نویسنده: مهدی شجاعی
قطع: رقعی
نوع جلد: شومیز
ناشر: کتاب نیستان
زبان: فارسی
تعداد صفحات: 416
سال انتشار: 1387
نوبت چاپ: 10
شابک: 9643370798
بلند بود و چهار شانه. از در که تو میآمد تمام روشنی را میگرفت. چشمهای سیاه و نافذش که در زیر ابروهای کشیدهاش کمین گرفته بود، دلها را میلرزاند. قضیه شکارها و قهرمانیهایش بر سر همه زبانها بود. یادم هست، توی محل کسی جرات نمیکرد به من چپ نگاه کند. حتی بچههای محل که با هم بازی میکردیم به حرمت بابام، هوای مرا داشتند. نه فکر کنید که بابام متکبر و مغررو بود، نه، اتفاقا...